شباهت به پیامبران (9)
شباهت به لوط
لوط علیه السلام؛ فرشتگان براى یارى اش نازل شدند: (قالُوا
یا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ یَصِلُوا إِلَیْكَ) (سوره هود، آیه 81)
گفتند: اى لوط همانا ما فرستادگان پروردگارت هستیم، هرگز آنان به تو نمىرسند (كه
آزارت دهند )قائم علیه السلام نیز، فرشتگان براى یارى اش فرود خواهند آمد، چنانكه
مطالبى در این زمینه گذشت، و در خبر كنیز حضرت ابومحمد (امام عسكرى علیه السلام)
آمده كه: وقتى سیّد - یعنى حضرت حجّت علیه السلام متولّد شد نور درخشندهاى دید كه
از آن حضرت آشكار شد و تا افق آسمان رفت و پرندگان سفیدى را دید كه از آسمان فرود
مى آیند و بالهاى خود را بر سر و صورت و بدنش مى كشند، سپس پرواز مىكنند.
وقتى به حضرت ابومحمد (امام عسكرى علیه السلام) این مطلب را گفتم خندید و فرمود:
اینها فرشتگانى هستند، فرود آمده اند تا به این مولود تبرك جویند، و اینها یاران
او خواهند بود هنگامى كه خروج مىكند. (كمال الدین: 431/2)
و نیز از شباهتهاى حضرت قائم علیه السلام به لوط این است كه لوط علیه السلام از
بلاد فاسقین بیرون رفت، حضرت قائم علیه السلام نیز از بلاد فاسقین بیرون رفته است.
شباهت به نوح
نوح، شیخ الانبیا است. از امام صادق و امام هادىعلیهما
السلام روایت است كه حضرت نوحعلیه السلام دو هزار و پانصد سال عمر كرد. و حضرت
قائمعلیه السلام شیخ الاوصیا است؛ (بنا به روایت كافى) در نیمه شعبان سال دویست و
پنجاه و پنج هجرى متولد شد. (اصول كافى: 514/1) پس عمر آن حضرت تاكنون - روز
یكشنبه دهم ذى القعدة الحرام سال هزار و سیصد و سى و یك هجرى - هزار و هشتاد و پنج
سال مىشود
و از امام زین العابدینعلیه السلام روایت است كه فرمود: در قائم، روشى از آدم و
نوح است و آن طول عمر مىباشد. (كمال الدین: 322/1)
نوحعلیه السلام زمین را با سخن خود از كافرین پاك كرد و گفت: پروردگارا! بر روى
زمین دیّار البشرى از كافران برجاى مگذار. (سوره نوح، آیه 26) قائم - عجّل اللَّه
فرجه الشریف - نیز زمین را با شمشیر از لوث وجود كافرین پاك مىگرداند تا جایى كه
هیچ اثرى از آنها باقى نماند - چنانكه گذشت
نوحعلیه السلام نهصد و پنجاه سال صبر كرد، چنانكه خداوند مىفرماید: فَلَبِثَ
فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَهُمْ
ظالِمُونَ؛ پس در میان آنان هزار سال منهاى پنجاه سال به سر برد، آنگاه طوفان
آنان را فرو گرفت، در حالى كه ایشان ستمكار بودند. قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف
- نیز از اوّل امامتش تاكنون صبر كرده، و نمىدانم تا كى صبر خواهد كرد
هر كه از نوحعلیه السلام تخلّف جست هلاك شد. هر كه از قائم - عجّل اللَّه فرجه
الشریف - تخلف جوید نیز هلاك مىشود - چنانكه در حدیث آمده. (در بحار الانوار از
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مروى است كه فرمود: قیامت برپا نخواهد شد مگر
اینكه قائم از ما بپاخیزد، و آن هنگامى است كه خداوند به او اجازه دهد، هر كس از او
پیروى كند نجات یابد و هر آنكه از او تخلف جوید هلاك گردد. اى بندگان خدا! خدا را
خدا را! كه به سوى او بیایید هرچند بر روى برف و یخبندان باشد كه او خلیفه خدا و
خلیفه من است. (مؤلف)
فرج نوحعلیه السلام و اصحابش را خداوند آنقدر به تأخیر انداخت تا اینكه بیشتر
معتقدین به آن حضرت از او برگشتند. فرج قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - را نیز
خداوند آنقدر به تأخیر مىاندازد كه بیشتر معتقدین به آن حضرت از او برمىگردند -
چنانكه در حدیثى از امام عسكرىعلیه السلام آمده است - . (كمال الدین: 385/2)
ادریسعلیه السلام به ظهور نوحعلیه السلام بشارت داد، و به ظهور قائم - عجّل
اللَّه فرجه الشریف - خداوند تعالى فرشتگان را بشارت داد و پیغمبر و امامانعلیهم
السلام بلكه پیغمبران گذشته ظهورش را بشارت دادند - كه اگر بخواهیم آنها را ذكر
كنیم مطلب طولانى مىشود
نداهاى نوحعلیه السلام به شرق و غرب عالم مىرسید و این یكى از معجزات آن
حضرتعلیه السلام بود - چنانكه در كتاب زبدة التصانیف آمده - . قائمعلیه السلام
نیز هنگام ظهور، بین ركن و مقام مىایستد و فریادى برمىآورد و مىگوید: اى نقبا و
سرداران من؛ و اى خواصّ من؛ و اى كسانى كه خداوند پیش از ظهور، آنان را بر روى
زمین براى یارى من ذخیره كرده! با خواست و رغبت به سوى من آیید. پس صداى آن
حضرتعلیه السلام به آنها مىرسد در حالى كه در محرابها و بر فرشها و
رختخوابهایشان باشند و با یك فریاد، همه صداى او را مىشنوند و هر یك از آنها به
گوشش مىرسد، و به سوى آن صدا اجابت مىكنند، و یك چشم برهم زدن نمىگذرد كه همگى
آنها بین ركن و مقام قرار مىگیرند، چنانكه در حدیث مفضّل از امام صادقعلیه
السلام آمده است. (بحار الانوار: 7/53).
شباهت به هابیل
نزدیكترین و خویشاوندترین افراد، هابیل را كشت - یعنى
برادرش قابیل - خداوند متعال در كتاب عزیز خود مىفرماید: (وَاتْلُ عَلَیْهِمْ
نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ
أَحَدِهِما وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الاخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما
یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقِینَ) (سوره مائده، آیه 27) و بر آنان، داستان
دو پسر آدم را به حقّ تلاوت كن، كه چون قربانىاى تقدیم داشتند، از یكى از آنان
پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد، (قابیل به هابیل ) گفت: تو را خواهم كشت. گفت:
خداوند تنها از تقوى پیشگان مىپذیرد
همچنین نزدیكترین و خویشاوندترین افراد، قصد كشتن امام قائم - روحى وارواح
العالمین فداه - را نمود و او عموى آن حضرت، جعفر كذّاب بود، كه از امام زین
العابدینعلیه السلام آمده است كه فرمود: گویا جعفر كذّاب را مىبینم كه سركش
زمانش را بر تفتیش امر ولىّ خدا و آنكه در غیب الهى محفوظ و بر حرم پدرش موكل است
وادار كند، به خاطر جهل او به ولادتش و حرص بر كشتنش اگر بر او دست یابداز روى طمع
در میراث پدرش تا آن را به ناحق بگیرد. (كمال الدین: 320/)
شباهت به هارون
هارونعلیه السلام را خداوند متعال به آسمان بالا برد و سپس
بار دیگر به زمین بازگرداند، چنانكه در مجلد پنجم بحار در روایت مسندى از حضرت
ابى عبد اللَّه صادقعلیه السلام آمده كه فرمود: موسى به هارون گفت: بیا با هم به
كوه طور سینا برویم. چون با هم رفتند ناگاه خانهاى دیدند كه بر در آن درختى بود
بر روى آن دو پیراهن، پس موسى به هارون گفت: جامه هایت را برافكن و داخل این خانه
شو و این دو حلّه را ببر كن و بر تخت بخواب. هارون همین كار را كرد، پس چون بر تخت
آرمید، خداوند او را به سوى خود قبض كرد و خانه و درخت برداشته شد، موسى به بنى
اسرائیل بازگشت و به آنها خبر داد كه خداوند هارون را قبض روح كرد و به سوى خود
بالا برد. گفتند: دروغ مىگویى تو او را كشتهاى، پس موسى به درگاه الهى شكوه كرد،
خداوند متعال به فرشتگان امر فرمود تا او را بر تختى مابین زمین و آسمان فرود
آوردند تا اینكه بنى اسرائیل او را دیدند و دانستند كه مرده است. (بحار الانوار:
368/13) نزدیك به همین روایت از صاحب الكامل نقل شده است. قائمعلیه السلام را
نیز، خداوند بعد از ولادت به آمسان بالا برد، سپس به سوى زمین بازگرداند - چنانكه
در شباهت آن حضرت به موسىعلیه السلام گذشت
هارونعلیه السلام از راه دور سخن موسى را مىشنید همچنان كه موسى سخن هارون را
از دور مىشنید، این نكته را صاحب كتاب بدایع الزهور آورده. قائمعلیه السلام نیز،
در روضه كافى از حضرت ابى عبد اللَّه صادقعلیه السلام آمده كه فرمود: هنگامى كه
قائم ما بپاخیزد خداوند - عزّوجلّ - در گوشها و چشمهاى شیعیان ما خواهد افزود به
طورى كه بین آنها و حضرت قائمعلیه السلام پیكى نخواهد بود، با آنها سخن مىگوید
و آنها مىشنوند، و به او نگاه مىكنند در حالى كه در جاى خودش باشد.
شباهت به هود
نام هودعلیه السلام عابر است، و نوحعلیه السلام ظهورش را
بشارت داد. در كتاب كمال الدین از امام صادقعلیه السلام آمده كه فرمود: هنگامى كه
وفات نوح نزدیك شد، شیعیان و پیروان خود را فراخواند و گفت: بدانید كه پس از من
غیبتى خواهد بود كه طاغوتها ظاهر مىشوند، و البته خداوند - عزّوجلّ - به وسیله
قیام كنندهاى از فرزندانم كه هود نامیده مىشود بر شما گشایشى مىرساند. او هیبت
و سكینه و وقار دارد، در خلقت و اخلاق شبیه من است، و خداوند هنگام ظهور او دشمنان
شما را به وسیله باد هلاك مىكند. پس پیوسته منتظر و مراقب ظهور و قیام هود بودند،
تا اینكه مدّت بر آنها طولانى شد و دل بیشترشان را قساوت گرفت. سپس خداوند متعال
پیغمبرش، هود را فرستاد، بعد از آنكه نومید شده بودند و بلا و گرفتارى وجودشان را
پر كرده بود، و دشمنان به وسیله باد بدون نفع هلاك شدند، بادى كه خداوند متعال آن
را در قرآن چنین توصیف كرده است: (ما تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلاَّ
جَعَلَتْهُ كَالرَّمِیمِ) (سوره ذاریات، آیه 41) بر هیچ چیزى نگذشت مگر اینكه آن
را همچون استخوان خاك شده ساخت. آنگاه غیبت بر او واقع شد تا اینكه هودعلیه
السلام ظاهر گشت. (كمال الدین: 145/1) قائمعلیه السلام را نیز با تمام خصوصیات
پدران بزرگوارش مژده دادهاند، و غیبت و ظهورش را بیان فرمودهاند، كه پارهاى از
آنها گذشت
هودعلیه السلام؛ خداوند - عزّوجلّ - كافرین را به وسیله او هلاك كرد، و باد عظیم
را بر آنها فرستاد، چنانكه خداوند مىفرماید: (إِذْ أَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ
الرِّیحَ العَقِیمَ ما تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ
كَالرَّمِیمِ) (سوره ذاریات، آیه 41 و42) كه بر آنان تندبادى بىباران فرستادیم كه
بر هیچ چیزى نگذشت مگر اینكه آن را همچون استخوان خاك شده ساخت. قائمعلیه السلام
نیز چنان است كه خداوند متعال به وجود او جمعى از كافرین را به وسیله باد سیاهى
نابود مىكند.
شباهت به یحیى
یحیىعلیه السلام؛ پیش از ولادت به او بشارت و مژده داده
شد. قائمعلیه السلام نیز، بشارت و مژدهاى پیش از ولادت داده شد
یحیىعلیه السلام، در شكم مادر سخن گفت، چنانكه در حدیث از امام عسكرىعلیه
السلام آمده كه فرمود: روزى مریم بر مادر یحیى همسر زكریّا وارد شد، ولى او برایش
برنخاست، یحیى (در شكم مادر )ندا كرد: بهترین زنان عالم در حالى كه بهترین مردان
جهان را با خود دارد بر تو وارد مىشود برایش برنمىخیزى؟ پس مادرش متنبّه شده، از
جاى برخاست. (بحار الانوار: 187/14) قائمعلیه السلام نیز، - چنانكه در روایت
حكیمه آمده - در شكم مادر سخن گفت و سوره قدر را قرائت كرد. (كمال الدین: 428/2).
یحیىعلیه السلام؛ زاهدترین و عابدترین مردم زمانش بود. قائمعلیه السلام نیز،
عابدترین و زاهدترین مردم زمانش مىباشد.
شباهت به یعقوب
یعقوبعلیه السلام؛ خداوند پس از مدتى طولانى - پراكندگى او
را جمع فرمود و فراهم آورد
قائمعلیه السلام نیز، خداوند پریشانى و پراكندگى او را پس از مدتى درازتر جمع
خواهد ساخت
یعقوبعلیه السلام براى یوسف آنقدر گریست تا اینكه چشمانش از اندوه سفید شد در
حالى كه خشم خود را فرو مىبرد. (سوره یوسف، آیه 84) قائمعلیه السلام نیز براى
جدّش حسینعلیه السلام گریسته (و مىگرید )و در زیارت ناحیه فرموده است:
(وَلَأَبْكِیَنَّ عَلَیْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً) به جاى اشك بر تو خون
مىگریم. (بحار الانوار: 320/101)
یعقوبعلیه السلام منتظر فرج بود و مىگفت: (لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ
إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ القَوْمُ الكافِرُونَ) (سوره
یوسف، آیه 87) از رحمت خداوند ناامید نشوید كه همانا كسى، جز گروه كافران از رحمت
خداوند مأیوس نشود. قائمعلیه السلام نیز منتظر فرج است، چنانكه روایات شاهد بر
این معنى است.
شباهت به یوسف
یوسفعلیه السلام زیباترین اهل زمان خود بود. قائمعلیه
السلام نیز زیباترین اهل زمان خود مىباشد
یوسفعلیه السلام مدتى طولانى غایب شد تا اینكه برادران بر او داخل شدند پس آنان
را شناخت در حالى كه آنها او را نشناختند. (كمال الدین: 329/1)
قائمعلیه السلام نیز از خلق غایب شده، در عین حالى كه در میان آنها راه مىرود و
آنان را مىشناسد ولى آنها او را نمىشناسند
یوسفعلیه السلام، خداوند امرش را یك شبه اصلاح فرمود، كه پادشاه مصر آن خواب را
دید. قائمعلیه السلام نیز، خداوند متعال امرش را در یك شب اصلاح مىفرماید، پس در
آن یك شب یاران آن حضرت را از بلاد دور جمع مىكند
شیخ صدوق در كمال الدین از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: در
صاحب این امر شباهتى از یوسفعلیه السلام هست و آن اینكه خداوند - عزّوجلّ - در
یك شب امر او را اصلاح مىفرماید. (كمال الدین: 329/1). و از پیغمبر اكرمصلى الله
علیه وآله مروى است كه فرمود: مهدى از ما اهل البیت است، خداوند امر او را در یك
شب اصلاح مىكند. (بحار الانوار: 280/52)
یوسفعلیه السلام دچار زندان شد، وى گفت: رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا
یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ؛ (سوره یوسف، آیه 33). پروردگارا! زندان برایم خوشتر از
چیزى است كه اینان مرا به آن فرا مىخوانند. قائمعلیه السلام نیز، در حدیثى كه از
حضرت امام باقرعلیه السلام آوردیم چنین آمده كه فرمود: در صاحب این امر سنّتى از
موسى و سنّتى از عیسى و سنّتى از یوسف و سنّتى از محمدصلى الله علیه وآله هست - تا
آنجا كه فرمود -: و امّا سنّت از یوسف، زندان و غیبت است. (كمال الدین: 329/1)
مىگویم: اى دوست پیرو خاندان عصمت از این بیان عبرت بگیر و در عظمت مصیبت و محنت
مولایت، اندیشه كن كه دنیا با همه فراخى و زمین با همه پهناورىاش براى او زندان
شده، به طورى كه از ستم معاندین و مخالفتشان ایمن نیست. از درگاه خداوند متعال
مىخواهیم كه فرجش را تعجیل و خروجش را سهل و آسان گرداند
یوسفعلیه السلام چند سالى در زندان ماند. و امّا قائمعلیه السلام، اى كاش
مىدانستم كه چقدر در این زندان غیبت به سر خواهد برد و كى بیرون خواهد آمد!
یوسفعلیه السلام از خاصّ و عامّ غایب شد و از برادرانش مخفى ماند، و امر او بر
پدرش یعقوب مشكل شد با اینكه مسافت میان او و خاندان وشیعیانش نزدیك بود
قائمعلیه السلام نیز - چنانكه در حدیث دیگرى آمده - همینطور است. در كمال الدین
از حضرت امام باقرعلیه السلام در بیان شباهت حضرت قائمعلیه السلام به جمعى از
پیغمبران چنین است: و امّا شباهت او به یوسف بن یعقوبعلیهما السلام، غیبت از خاصّ
و عامّ، مخفى بودن از برادران و پوشیده شدن امر او از پدرش یعقوب پیغمبرعلیه
السلام با وجود نزدیك بودن مسافت بین آن حضرت با پدر و خاندان و پیروانش.... (كمال
الدین: 327/1.)
شباهت به یوشع
یوشععلیه السلام؛ پس از وفات موسىعلیه السلام منافقان
امّت آن حضرت با او جنگ كردند. قائمعلیه السلام نیز، منافقان این امت با او جنگ
خواهند
یوشععلیه السلام؛خورشید برایش بازگشت. قائمعلیه السلام نیز، با مهر و ماه سخن
مىگوید و آنها را صدا مىزند، و آنها به او پاسخ مىدهند - چنانكه علامه مجلسى
در بحار از حضرت امام باقرعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: قائمعلیه السلام سیصد
و نه سال زمامدارى مىكند - همانقدر كه اهل كهف در غارشان به سر بردند - زمین را
پر از عدل و قسط خواهد كرد چنانكه پر شده باشد از ظلم و ستم، پس خداوند براى او
شرق و غرب زمین را فتح خواهد نمود، و مردم را خواهد كشت تا اینكه جز دین محمدصلى
الله علیه وآله باقى نماند، شیوه سلیمان بن داوود را پیش خواهد گرفت و خورشید و
ماه را صدا مىزند و او را پاسخ مىدهند، و زمین براى او نورِ دیده شود و به او
وحى مىآید كه به امر خداوند به وحى عمل مىكند. (بحار الانوار: 390/52)
البته آنچه در متن غیر قابل توجیه خبر آمده، به اینكه او خورشید و ماه را
مىخواند و از آن دو جواب مىشنود، و در این امر هیچگونه شگفتى نیست، چه اینكه
فضل یوشع در كنار حضرت حجّت، مانند سوزنى است كه به دریا فرو شود، پس چه خوش است
این عزّت و كمال، خوشا این مجد و جلالت قدر! خوشا این فضل و بزرگوارى، و این شأن و
عظمت!
شباهت به یونس
شیخ صدوقرحمه الله به سند خود از محمد بن مسلم روایت كرده كه گفت: بر حضرت ابوجعفر محمد بن على باقرعلیه السلام وارد شدم مىخواستم از قائم آل محمدعلیهم السلام از آن حضرت سؤال كنم كه خود، آغاز سخن كرد و فرمود: اى محمد بن مسلم! به درستى كه در قائم آل محمدعلیهم السلام از پنج پیغمبر شباهت هست: یونس بن متى، و یوسف بن یعقوب، و موسى و عیسى و محمد - صلوات اللَّه علیهم - . اما شباهت از یونس بن متى اینكه پس از غیبت، در قیافه جوانى در سنّ پیرى به سوى قومش بازگشت. (كمال الدین: 327/1)
--------------------------------------------------
منبع: مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت